هنوز نمی دونم که باید چه سبکی رو برای نوشتن انتخاب کنم. خاطره نویسی؟ روزانه نویسی؟ با چه نگارشی و چه خط قرمزهایی. برای کسی که درباره ی هر چیزی، درگیری ذهنی داره، این سوال های ساده تبدیل می شه به بزرگترین معضل و فراریش میده از هر چی که هست و نیست! بهرحال، فکر کنم با گذشت زمان، یاد بگیرم ندونسته هام رو!

دیروز، رفتیم میدون. از آدم های خودرایی که هیچی هم بلد نیستند، زیاد خوشم نمیاد. یازده نفر بودیم و به پیشنهاد ( اصرار؟ اجبار؟ ) ش، رفتیم بدترین کافه ایی که من توی عمرم رفته بودم! سرد، با سرویس دهی به شدت ضعیف و چایی و غذاهای بی کیفیت! آخر شب که اینستاگرامشون رو چک کردم، فهمیدم تقلب و شیره مالیدن سر ملت، همچین کار سختی هم نیست! مثلن میشه یه دوربین باکیفیت دستت بگیری و به عکس هات هم رنگ و لعاب بدی، اون وقت از یه خرابه، قصر سفید پوشالی درست میکنی و نشون دیگران میدی! همین قدر مسخره. خلاصه که لطفن اگر اطلاعاتتون درباره ی جایی که قرار هست برید، کم و ناقصه، اصراری روش نکنید! و اگر اصرار کردید و حرفتون رو هم به کرسی نشوندید، از شکایت و اعتراض همراهانتون ناراحت نشید! پوفففف


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گندم کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. computer نصب و سرویس آسانسور Ron Lauren دانستنی ها اخذ اقامت دائم اروپا کمیاب ترین ابزارها Todd